دریای من

....این پست رگباری میباشد 

ناتالی.ادرینا یه دختره آمده میگه همکلاسی ادرینه راست میگه. 

ادرینا. اسمش چیه. 

ناتالی.مرینت.

ادرینا.راست میگه همکلاسی ادرینه چی کار داره 

ناتالی میگه جزوه ادرین دستشه. 

ادرینا. اوکی

مرینت ""

خونه نبود قصر بود تو خیال بودم که یه دفعه یادم افتاد که اگه برم جزوه رو به ادرین بدم چی میشه.وااای دختر تو همیشه آنقدر کله پوکی .

از اتاق ادرین رد شدیم وبه اتاق ادرینا رسیدیم.در زدم در رو باز کردم دیدم ادرینا رو یه تخت افتاده. باخودم گفتم شاید خوابه ولی گفت.بیا تو.

آمدم تو اتاق. 

ادرینا.