Miraculous

Miraculous shady bag

دلی به نام دریا

1402/09/01 | 18:48 | ᥲᥒі𝗍ᥲ🩷🫧
دلی به نام دریا

ادرینا. امروز روز ازدواج ادرین با مرینته

ناتالی. خانم لباستون آمادست

ادرینا. صد بار بهت گفتم اینجوری منو صدا نزن 

ناتالی .ببخشید ادرینا

امیلی. وای چه پسرم ناز شده

ادرین . مامان من الان ۳۲ سالمه. من بچه ۲۰ سال پیش نیستم.

ادرینا. کاش بابام بود .ومیدید این روز رو. بعد شروع به گریه کردن کرد 

ناتالی. روز ازدواج برادرت هیچ وقت گریه نکن

راوی .

خلاصه این بود که عروس خانم رو از آرایشگاه بردن مهمونی تموم شد و از اینجور چیزا .........خودتون میدونید دیگه

خونه رفتم مامانم هی قربون صدقه مرینت میرفت منو کشت آخر سر گفتم مامان ساعت ۱۲ ست نگیریم بخوابیم

 

امیلی. خوابت میاد برو بخواب مشکلی نیست.

منم همین جوری رفتم تو اتاقم برقشو خاموش کردم

دلم برای اون روزا تنگ شده بود اتاق من ادرین از هم جدا بود . 

هی روزگار الان اتاقمون مشترکه.

ولی واستا ادرین میره خونخ خودشون دیگه درسته نه.

همون لحظه ادرین. مامان موافقت کرد خونمون همینجا باشه..

ادرینا. چه خوب چه جالب حالا میزاری بخوابم

اینو گفتما ولی میدونستم یه انبار دیگه رو ما اضافه میشه میشه اتاق من وادرین ومرینت خیلی عالیه

 

واستا بد هم نیست اگه مرینت بچه‌دار بشه 

من عمه میشم و ادرین بابا میشه

وطبق گفته مرینت اسم بچه هاشون ..

مارینت .  آرین .  مریدنت هست .

اتاق شلوق میشه 

ولی دلگیر نمیشه 

شاید منم این اتفاقات از ذهن بره بیرون🫠😀🤩  

دلی به نام دریا

1402/09/01 | 18:12 | ᥲᥒі𝗍ᥲ🩷🫧
دلی به نام دریا

ادرینا. خفه دیگه هیچی نگو 

ادرینا .ادرین کجایی ببینی نامزدت داره با من چیکار میکنه 

مرینت. ها........ ادرینا نذاشت ادامه بده

ادرینا. در حال قش کردن.        به سر می‌برد و همین وبس

ادرین . اومد ادرینارو گرفت 

ناتالی.  کمکش کرد که ببرن اونو بیمارستان 

 

 

 

بیا ادامه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۰۰۰۰۰۰۰۰....

۰۰۰۰۰۰.....

متاسفانه من درس دارم وتمامی دو تا پارت دیگه رمانمون تموم میشه

دلی به نام دریا

1402/08/28 | 15:22 | ᥲᥒі𝗍ᥲ🩷🫧
دلی به نام دریا

ادرینا. خفه دیگه هیچی نگو 

مرینت. چشم ملکه‌ی من. دیگه چی

ناتالی. هاعععع.. منظور از حال بد بودن بود... بعدش قش کرد.

امیلی . ناتالی نه . ادرین زنگ بزن اورژانس 

ادرین. ناتالی حالت خوبه 

امیلی. ای پسر خنگ میگم زنگ بزن.

  1. در این موقعیت مرینت با ادرینا دارن دعوا میکنن 

این رمان درباره‌ی ناتالی وگابریل و امیلی وادریناست بیشتر البته مربوط به زندگی ایناست

ادرینا.  اون موقع رو که پدر جلو خودم مرد هیچ وقت یادم نمیره دوپن چنگگگگگگ

با لحن کلویی گفت دوپن چنگگگگگ

فلیکس نمیخوام مشکلی پیش بیاد لطفا از هم جدا شین 

راوی. هیع  منی که بدبختم

راوی .  دوستان عزیز ادرین مرینت رو گرفتم

فلیکس ادرینا رو گرفتم

در پارت بعد مشاهده می‌کنیم که نقشه‌ی ادرینارو چون پارت بعد طولانی هست خداحافظ

خداحافظ کیوتی ها

 

دلی به نام دریا

1402/08/27 | 20:51 | ᥲᥒі𝗍ᥲ🩷🫧
دلی به نام دریا

ادرینا. خفه هیچی نگو 

مرینت. ادرین رو صدا کنم بیاد حسابتو برسه 

ادرینا . یه لحظه اون موقع رو به یاد بیار منظور از همون موقع داستان داره میگم 

ناتالی. قش کرد 

ایملی.  ادرین زنگ بزن اورژانس و.....

خب این پارت کوتاه میباشد

واین بگن این پارت در باره ی ناتالی وگابریل و ایملی و دخترشون ادرینا میباشد

..

 

 

بای کوتی ها

دلی به نام دریا

1402/08/26 | 16:28 | ᥲᥒі𝗍ᥲ🩷🫧
دلی به نام دریا

ادرینا. خوابم برد آلیا رو دیدم کنارم بود

الیا. گفت خوبی 

ادرینا. چطور میتونی بهم بگی وقتی خودتم میدونی از سر نوشتم ها اون مرینت دهن لق که به تو گفت 

آلیا. سعی کردم خودمو به نفهمی بزنم ولی نشد که

 

 ادرینا .اون روزی که هنوز نمی دونستین من کویین ویکید نست  هستم رو هیچ وقت یادم نمیره اینه ی مرینت جا مونده بود داشتم میومدم بالا که یه دفعه شنیدم در باره ی اون اتفاق حرف می زدید اون اتفاق داستان داره بهتون میگم

الیا . ببخشید ولی....

ادرینا . هیچی نگو ساکت برو بیرون زود تر نمی خوام نه تورو نه مرینت رو نه نینو رو ببینم

دلی به نام دریا

1402/08/26 | 15:42 | ᥲᥒі𝗍ᥲ🩷🫧
دلی به نام دریا

ادرینا . سرش رو آورد جلو و لب فلیکس رو بوسید 

ادرین . ای حالم 

فلیکس . خفه خودتم مرینت رو بوس میکنی 

ناتالی خب بچه ها برید داخل عمارت

ادرینا در حالی که اشک می‌ریختم گفت نمیام نمی خوام

فلیکس . گفت بی اجازه ادرینارو بلند کرد 

بعد فلیکس ادرینا رو گذاشت رو تخت

بعد بهش پتو داد گفت بگیر یه کم بخواب حالت بهتر میشه

 

 

 

حار من رمانم رو گند میزنم 

دلی به نام دریا

1402/08/26 | 14:15 | ᥲᥒі𝗍ᥲ🩷🫧
دلی به نام دریا

آمیلی. با عشو گفت چی شده خواهر ادرین جلو تر از حد معمول جلو میزنه فلیکس کوچیکتره باید هواشو داشته باشه نه بهش فهش بده

 

امیلی  شلپمنظور از شلپ یعنی ادرین رو زدادرین با حالت پوکر فیس ناتالی یه دونه زد تو کلشفلیکس نشت کنارم گفت عشقم حالت چطوره؟
ادرینا وقتی تو رو میبینم که عالیم

فلیکس 

تو گرل فرند منی

ادرین حالم ادرینا خودتم قربون صدقه مرینت میریناتالی میبینم که حالت بهتر شده ادرینا

خب درباره ی رمانمون

1402/08/26 | 14:03 | ᥲᥒі𝗍ᥲ🩷🫧
خب درباره ی رمانمون

قرار بود اینکه فیلیکس با کاگامی چکار کرده بگم 

در واقع هیچ کاری نکرده خانم سروگی کاگامی رو از فلیکس جدا کرد 

وفلیکس فهمید که ادرینا بیشتر لیاقت عشق آتشین فلیکس رو داره

خواستم یه‌کم بیشتر وارد قضیه بشیم

من که این همه زحمت میکشم براتون رنگی مینویسم  

مینوسم تولوخدا لایک تن 

دلی به نام دریا

1402/08/26 | 10:53 | ᥲᥒі𝗍ᥲ🩷🫧
دلی به نام دریا

ادرین . ناتالی زنگ زدم دارن میان مامان بیا خواهر حالش بدشده 

ایمیلی .چی شده 

ناتالی. من فقط دیدمش از حال رفت چطوره به نامزدش زنگ بزنین (نامزدش داستان داره میگم بعد این پارت )

ادرین. فیلیکس ببین چیکار کردی که حال و روزمون دچار تو شده سریع گم شو بیا اینجا کثافت 

راوی. هی روزگار ادرین سر خواهرش غیرتی شده

فیلیکس . حیف نمیتونم بهت چیزی بگم

ادرین . میخوای بلایی که سر کاگامی آوردی سر خواهر منم بیاری .

فیلیکس. ببخشید ولی ادرینا رزرو ترین عشق من در خاور میانه میباشد

ادرین هزارتا .... فح** خیلی بد ***************بارش کرد......

 

 

کیوتی هاتمومید تا پارت بعد

خداحافظ

 

دلی به اسم دریا

1402/08/26 | 10:42 | ᥲᥒі𝗍ᥲ🩷🫧
دلی به اسم دریا

 ادرینا.پس از بازسازی عمارت اگرست قلبم درد گرفت شروع به گریه کردن کردم بعد با خودم گفتم کاش میشد که اون نقشه‌ رو نمی‌کشیدم اصلا چرا بهش گفتم که جای نقشه ها کجاست.    منظور از نقشه همون قسمت آخر فصل ۵ رو میگه اون نقشه ادرینا بوده ادرینا یه شر ور بوده که بعد مایورا به پدرش کمک میکرده 

ناتالی رو دیدم داره میاد کجا میای بذار به حال خودم بمیرم دیگه 

ناتالی. نفس بکش نفس بکش ادرین زنگ بزن اورژانس......

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بیا پایین برا ادامه..

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هاها تمومید فکر کردین زلگین 

Miraculous Miraculous
about

یه روز اون پیام هایی که مراقب بودی پاک نشن.همه رو میپاکی.............

visits stat