دریای من
1402/10/02 | 21:27 | ᥲᥒі𝗍ᥲ🩷🫧
ادامه
افتادم زمین هیچی نمیدیدم.
فقط دیدم که لید باگ رنگش عوض شد.
نکنه شرور شد.
کریستالس.همه ی نقشه هایی که من کشیده بودم دستشه هاعاا.
چشمامو باز کردم خودمو تو خونه دیدم. از ناتالی پرسیدم چی شد.
ناتالی.هیچی لیدیباگ شرور شده.
اون تورو به اینجا آورد.
ادرینا.اها.پس من اگه باهاش بجنگم کاملا غیر قابل پیش بینی هست.
ناتالی.نه تو قدرت نهایی بهت خورده حالت بده باید استراحت کنی.
آدرینا.من برام مهم نیست.کلمه تبدیل رو گفتم وبعد از پنجره به بیرون رفتم.دیدم کتنوار شرور شد .
بلانک کت و شدو باگ.
نه نه ننننهههههه